يامهدي
اين قدر انتظارت را خواهم کشيد تا بيايي ..خسته شديم اينقدر به عکست نگاه مي کنم گريه سر دهم که بيايي ..درمونده شديم اينقدر مهدي مهدي گويم تاصدايم را بشنوي ..نا اميد شديم اينقدر به مادرت قسم ميدهيم همون مادري استخوانهاي پهلويش راشکستن نامردها همون مادري که مادر امام حسن مظلوم ومادر شهداي کربلا..که بيايي
تاکي صبر کنيم مي دونم منه روسياه گنهگارم اما ديونه که هستم
ديونه جدت حسين وبرادرش عباس ...ميدونم از ما خيلي دل شکسته هستي ...ميدونم خيلي چيزها مي دونم اما موندم ..
اگر بيايي اگر بيايي اگر بيايي
قسم ميدم به عمه ات زينب که اسوه صبر وشکيبايي بود شفيع ما باش در روز جزا.......
مهدي جان دلم گرفته وقتي دلتنگ ميشم البته دلتنگ شما بگو چکار کنم تا اروم بشم.....اين دلم دلي که هر لحظه به ياد علي وال علي تنگ ميشه بگو چکار کنه؟؟
مهدي جانم اگر بيايي دلم اروم ميگيره ....يابه خوابم بيا ....