آنکه عين الانسان است و مصدر صفاتِ انساني
آنکه فطرت بالفعل آدميت است و حقيقتِ جانِ هر آدمي
و آنکه باطن حيات هر موجوديست و واسطه ي ظهور هر ذي حياتي
آري!
سلام بر جان خودم
همان جانِ غيب و مهجورم که عمري در انتظار ديدار اويم
جانِ من در زندان جسمم غريب است و اين نقاب خاکي مانع توحيد و وصال است
***خدايا
به ما عطشي آتشين و پايدار عطاکن
تا آنقدر تشنه کام شويم که از چشمه ي درون ، جانِ وجه اللّهي خويش را بيابيم و از نـــور تو سيراب شويم
آمين.